جدول جو
جدول جو

معنی علی اشبیلی

علی اشبیلی
(عَ یِ اِ)
ابن محمد بن علی بن محمد حضرمی رندی اشبیلی اندلسی، مشهور به ابن خروف و مکنّی به ابوالحسن. ادیب و نحوی و اصولی و عالم فرائض بود. در سال 521 هجری قمری متولد شد. محل وفات او را به اختلاف در اشبیلیه و حلب یاد کرده اند. سال وفاتش نیز به اختلاف روایات در 603، 605، 606، 609و 610 هجری قمری ذکر شده است. او راست: 1- تنقیح الالباب فی شرح غوامض الکتاب، که شرح الکتاب سیبویه است، و نام آن در ایضاح المکنون به صورت ’مفتح الابواب فی شرح غوامض الکتاب’ آمده است. 2- شرح الجمل زجاجی. 3- کتابی در فرائض. و نیز او را اشعاری است. (از معجم المؤلفین ج 7 ص 221). صاحب معجم المؤلفین به مآخذ ذیل نیز اشاره کرده است: سیرالنبلاء ذهبی ج 13 ص 123. الوافی صفدی ج 12 ص 179. وفیات الاعیان ابن خلکان ج 1 ص 433. التکملۀ ابن ابار ص 676. معجم الادباء یاقوت ج 15 ص 75. نفخ الطیب مقری ج 2 ص 18. البدایۀ ابن کثیر ج 13 ص 53. الجامعالمختصر ابن ساعی ج 9 ص 306. فوات الوفیات ابن شاکر ج 2 ص 79. المختصر فی اخبارالبشر ابوالفداء ج 3 ص 121. لسان المیزان ابن حجر ج 4 ص 257. بغیهالوعاه سیوطی ص 354. مرآهالجنان یافعی ج 4 ص 21. کشف الظنون حاجی خلیفه ص 602. ایضاح المکنون بغدادی ج 1 ص 368 و ج 2 ص 528. روضات الجنات خوانساری ص 485. هدیهالعارفین بغدادی ج 1 ص 704. و رجوع به ابن خروف (ابوالحسن علی بن محمد...) شود
ابن عبدالرحمان بن مهدی بن عمران اشبیلی، مکنّی به ابوالحسن و مشهور به ابن اخضر. وی لغوی بود و در سال 514 هجری قمری در اشبیله درگذشت. او راست: 1- شرح الحماسه. 2- شرح شعر حبیب. (از معجم المؤلفین بنقل از بغیهالوعاه سیوطی ص 341) (اعلام زرکلی ج 5 ص 112)
ابن مؤمن بن محمد بن علی حضرمی اشبیلی، مشهور به ابن عصفور و مکنّی به ابوالحسن. رجوع به ابن عصفور و علی (ابن مؤمن بن...) شود
لغت نامه دهخدا