علی بن ابی احمد حسین طاهر بن موسی بن محمد بن موسی بن ابراهیم بن امام موسی بن جعفر الصادق (ع) علوی موسوی. مادرش نیز فاطمه دختر حسین بن احمد بن ناصر الحق بود. کنیۀ او ابوالقاسم، و لقبش علاوه بر علم الهدی، ثمانینی و ذوالثمانین و ابوالثمانین، و ذوالمجدین، و شریف و شریف مرتضی، و سید، و سیدمرتضی است. لقب علم الهدی بدین سبب است که ابوسعید محمد بن حسین بن عبدالصمد وزیر القادر بالله عباسی (381- 422 هجری قمری) در سال 420 ه. ق. بیمارشد و بیماری وی به طول انجامید تا آنکه امیرالمؤمنین (ع) را در خواب دید که به وی امر میکند به نزد علم الهدی برود تا برای او دعایی بخواند و شفا یابد، وزیر میپرسد علم الهدی کیست ؟ جواب میشنود علی بن حسین موسوی. پس وزیر بعد از بیدار شدن نامه ای با همین لقب به علی بن حسین مینویسد و التماس دعای صحت میکند. و بعد از بهبود جریان را به خلیفه نیز میگوید و خلیفه نیز وی را به قبول این لقب ملزم میگرداند. اما لقب ثمانینی از آن جهت است که اکثر منسوبات او بالغ بر هشتاد بود چنانکه هشتاد قریه داشته و هشتاد سال و هشت ماه (تقریباً) عمر کرده و بعد از وفات، هشتادهزار کتاب از مصنفات و محفوظات و مقروآت به جا گذاشته بود. و لقب ذوالمجدین بسبب مجدت علم و نسب بود و یا بسبب داشتن شرافت علم دینی و ریاست دنیوی با هم. وی از علمای بزرگ امامیه بود و در علوم عقلی و نقلی و ادبی و عربی و کلام و حکمت و نحو و لغت و فقه و اصول و تفسیر و حدیث و رجال و شعر و معانی شعر و خطابت دستی تواناداشت. علم الهدی مدت سی سال امیر حاج و حرمین و نقیب الاشراف و قاضی القضاه بود. علامۀ حلی در کتاب الخلاصه گوید که علم الهدی رکن امامیه و معلم آنها بود و مصنفات او از زمان خود تا زمان حاضر 693 هجری قمری) مورد استفادۀ پیروان امامیه است. وی مردی کریم النفس و باشهامت بود و ثروتی بسیار نیز داشت چنانکه در سفر حج از بغداد تا مکه در ملک خود منزل کرد. و یک قریه نیز وقف کاغذ فقها کرده بود. و هشتاد تا یکصدهزار تومان از مال شخص خود میخواست به خلیفه بدهد تا مذهب شیعه را نیز رکن پنجم مذاهب رسمی به شمار آرند، ولی به علت عدم مساعدت شیعیان به این هدف نرسید. پس از وفات او کتابهای وی را بالغ بر سی هزار دینار قیمت کردند. شیخ مفید و خطیب ادیب ابن نباته و شیخ حسین بن بابویه از استادان وی بودند. شیخ طوسی و قاضی ابن البراج و ابوالصلاح حلبی و ابوالفتح کراجکی و سلاربن عبدالعزیز دیلمی از شاگردان او به شمار میرفتند. ولادت او در اوایل غیبت کبری در ماه رجب سال 355 هجری قمری و وفاتش در روز یکشنبه 25 ربیع الاول سال 436 در بغداد بود. و ظاهراً ابتدا در خانه خود در بغداد دفن شد و آنگاه جنازه اش به کربلا منتقل گردید. وی تألیفات بسیاری دارد که تقریباً در همه آنها مبتکر بوده و از پیشینیان تقلید نکرده است. از جملۀ تألیفات اوست: 1- احکام اهل الاّخره، که در حاشیۀ شرح رسائل آخوند خراسانی در تهران چاپ شده است. 2- الامالی، که در محاضرات سید است و در هشتاد مجلس آنها را املا کرده ازاینرو به أمالی سید مشهور است و آن را مجالس سید هم گویند، چنانکه نام اصلی آن را که غررالفرائد و دررالقلائد و یا دررالفوائد است نیز به غرر و درر تخفیف داده اند. این کتاب بارها در مصر و ایران چاپ شده است و نشانۀ تبحر علم الهدی در فقه و تفسیر وحدیث و شعر و لغز و فنون ادب است. کتاب مزبور مورد توجه عامه نیز بوده است. 3- الانتصار فی ما انفردت به الامامیه، در فقه، و آن در بیان احکامی است که فرقۀشیعه از طرف مخالفان بسبب خلاف اجماع بوده آنها موردتشنیع بوده اند. و آن را برای عمیدالدین وزیر تألیف کرده و ثابت کرده است که شیعه در هر یک از این احکام دلیلی قاطع از کتاب و سنت در دست داشته و خلاف اجماع نیز نبوده است. این کتاب هم مستقلاً و هم به ضمیمۀچندین کتاب دیگر بنام جوامع الفقه در ایران چاپ شده است. یک نسخۀ خطی آن نیز به شمارۀ 2302 در کتاب خانه مدرسه سپهسالار تهران، و یک نسخۀ قدیمی در خزانۀ رضوی موجود است که تاریخ کتابت آن سال 596 هجری قمری است. 4- الانصاف، که در رد صاحب بن عباد در موضوع تعصب داشتن جاحظ است. 5- انقاذ البشر من الجبر و القدر، که در نجف به ضمیمۀ کتاب استقصاء النظر علامۀ حلی چاپ شده است. 6- البرق فی علم الادب. 7- تتبع الابیات التی تکلم علیها ابن جنی فی ابیات المتنبی. 8- تفسیر آیۀ ’قل تعالوا أتل ما حرم ربکم’ (151/6). 9- تفسیر آیۀ ’لیس علی الذین آمنوا و عملوا الصالحات جناح فی ما طعموا’ (93/5). 10- تفسیر آیۀ ’لقد کرمنا بنی آدم’ (70/17). 11- تفسیر الخطبه الشقشقیه. 12- تفسیر سوره الفاتحه و قطعه من البقره. 13- تفسیر القصیده البائیه الحمیریه. 14- تفضیل الانبیاء علی الملائکه. 15- تقریب الاصول، در علم کلام. 16- تنزیه الانبیاء و الائمه علیهم السلام، در تأویل آیات و اخباری که بحسب ظاهر دلالت بر وقوع معصیت از ایشان دارد. و این کتاب نیز حاکی از احاطۀ علمی مؤلف است. 17- جمل العقائد، یا جمل العلم و العمل. 18- جواب السؤال عن وجه تزویج امیر المؤمنین (ع) بنته من عمر. 19- جواب الملاحده فی قدم العالم. 20- حجیه الاجماع. 21- الحدود والحقائق. 22- دررالفوائد، که همان امالی است. 23- دیوان شعر، که دارای بیست هزار بیت است. در أمل الاّمل آمده است که یک نسخه از دیوان اشعار سید را دیدم که نزد خودش قرائت شده و خط خودش هم بر روی آن بود و کمتر از ده هزار بیت داشت، و شاید آن منتخبی از دیوان سید بوده است. 24- الذخیره فی اصول الشریعه، در اصول فقه. 25- الذریعه فی اصول الشریعه، نیز در اصول فقه. 26- الرساله الباهره، و یا المسأله الباهره فی العتره الطاهره. 27- الشافی، در امامت، و مشتمل بر رد قاضی عبدالجبار معتزلی است. 28- شرح قصیدۀ ذهبیۀ حمیری، که همان تفسیر قصیدۀ بائیه است. 29- الشهاب فی الشیب و الشباب، که در اسلامبول چاپ شده است. 30- الشیب و الشباب، که همان الشهاب است. 31- الصرفه فی اعجاز القرآن، که در روضات الجنات به نام الطرفه فی... آمده است و ظاهراً سهو کاتب است. 32- الطیف و الخیال. 33- غررالفرائد و دررالقلائد، مشهور به غرر و درر، که همان أمالی است. 34- غیبت امام (ع) که در حاشیۀ شرح رسائل آخوند خراسانی چاپ شده است. 35- الفصول المختاره من العیون و المحاسن، که منتخب دو کتاب عیون و محاسن مفید است. 36- ما تفردت (یا انفردت) به الامامیه من المسائل الفقهیه، که ظاهراً همان الانتصار است. 37- المجالس، که همان أمالی است. 38- المحکم والمتشابه. 39- المختصر، در اصول فقه. 40- المرموق فی اوصاف البروق. 41- مسائل الاّیات. 42- مسائل الانفرادات. 43- مسائل التباینات. 44- المسائل الجرجانیه. 45- المسائل الحلبیه الاولی و الاّخره. 46- المسائل الخلاف، در اصول فقه. 47- المسائل الدیلمیه. 48- المسائل الرازیه. 49- المسائل الرسیه. 50- المسائل الصیداویه. 51- المسائل الطرابلسیه الاولی و الاّخره. 52- المسائل الطوسیه. 53- المسائل المصریه الاولی (یا القدیمه) ، و الاخیره. 54- المسائل المفردات، در فقه. 55- المسائل المفردات، در فنون متفرق، و محتوی حدود یکصد مسأله است. 56- المسائل الموصلیه الاولی، و الثانیه، والثالثه. 57- مسائل میافارقین. 58- المسائل الناصریه (یا الناصریات) ، که در فقه است و آن شرح مسائل جد مؤلف، ناصر الحق است. 59- المسأله الباهره، که همان رسالۀ باهره است. 60- المصباح، در فقه. 61- المقنع، در غیبت. 62- الملخص، در اصول فقه. 63- المنع من تفضیل الملائکه علی الانبیاء، که ظاهراً همان تفضیل الانبیاء علی الملائکه است. 64- الناصریات، که همان المسائل الناصریه است. 65- النقض علی ابن جنی فی الحکایهو المحکی. 66- نکاح امیرالمؤمنین (ع) ابنته من عمر، که ظاهراً همان جواب السؤال عن وجه... است. (از ریحانهالادب ج 3 ص 116 از تاریخ ابن خلکان ج 1 ص 365 و روضات الجنات ص 383 و 482 و هدیه الاحباب ص 202 و مستدرک الوسائل ص 515 و معجم الادباء ج 13 ص 146 و قاموس الاعلام ج 4 ص 2858 و آداب اللغه العربیه ج 2 ص 288 و لغات تاریخیه و جغرافیه احمد رفعت ج 4 ص 140)