پسر میرزاعلی بیگ و از اهالی تبریز بوده که در ایام جوانی برای تحصیل به شیراز رفت و مدتی در حوزۀ درس ملا میرزاجان (متوفی در سال 994 یا 998 هجری قمری) حاضر شد. عاقبت بجهت تهمت شرب خمر به قزوین رفته و بواسطۀ شهرت و صیت کمالاتی که داشته بهندوستان رفته و در دربار ملوک وقت هند تقرب یافته، و براثر سوء سریره کتابی در رد انبیا نوشت و درنتیجۀ این کردار ناشایست خود بمرض آکله مبتلی و بدنش سوراخ سوراخ شده و عازم مقر خود گردید. او به شعر گفتن نیز رغبت داشت و در اوایل به ’شیدا’ و در اواخر به ’فارغ’ تخلص میکرد. پدرش میرزا علی بیک در زمان شاه طهماسب صفوی کلانتر تبریز بود. (از ریحانه الادب ج 3 ص 105 از تذکرۀ نصرآبادی). و نیز رجوع به فارغ تبریزی شود