نام شهری است، و در حدیث آمده است: ’طوبی من رأی عکه’. (از منتهی الارب). شهری است از شام بر کران دریای روم و اندروی مسلمانانند. شهری است با نعمت بسیار و کشت و بزربسیار و خواسته های بسیار. (حدود العالم). عکه از اقلیم سیم و توابع شام است، شاپور ذوالاکتاف ساخت، و درملک عکه به ولایت شام چشمه ای است آن را عین البقر خوانند. (نزههالقلوب ج 3 ص 251 و 289). و رجوع به عین البقر شود. عکه شهری است بر ساحل بحر شام از عمل اردن و آن در روزگار ما از آبادترین و نیکوترین شهرهای ساحل است. طول آن 66 درجه و عرضش 31 درجه است و در اقلیم چهارم قرار دارد. این شهر بسال پانزدهم هجری بوسیلۀ مسلمانان و به دست عمرو بن العاص و معاویه بن سفیان فتح شد، و هشام بن عبدالملک آن را تجدید بنا کرد. و بسال 497 ه.ق. به دست فرنگی ها افتاد و در سال 583 ه.ق. صلاح الدین ایوبی آن را از فرنگی ها بازستاند و دیگر بار در سال 587 فرنگی ها آن را فتح کردند و تاکنون در دست آنان است. (از معجم البلدان) : نبیذ پیش من آمد به شاطی برکه بخنده گفتم طوبی لمن یری عکه. منوچهری. و چون ما از آنجا (شهر صور) هفت فرسنگ برفتیم به شهرستان عکه رسیدیم و آن را مدینه عکا نویسند، شهر بر بلندی نهاده است، زمین کج و باقی هموار. و در همه ساحل که بلندی نباشد شهر نسازند از بیم غلبۀ آب دریا وخوف امواج که بر کرانه میزند... (سفرنامۀ ناصرخسروچ دبیرسیاقی ص 17). صور و عکه در امان امرت چون ارمن و نخجوان ببینم. خاقانی. و رجوع به عکا شود