جدول جو
جدول جو

معنی عکاس

عکاس
(عِ)
رسن که بدان دست شتر با مهار بندند تا رام گردد. (منتهی الارب). عکاس البعیر، ریسمانی است که در ’خطم’ شتر تا ’رسغ’ دست او بندند تا رام گردد. (از اقرب الموارد). در مثل گویند ’دون هذا الامرعکاس و مکاس’یعنی سوای این کار موی پیشانی یکدیگر گرفتن است، یاآن از اتباع است. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا