دروغ. (منتهی الارب) (دهار) (ترجمان القرآن جرجانی). کذب. (ازاقرب الموارد) ، بهتان. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، افسون. (منتهی الارب). سحر. (اقرب الموارد) ، سخن چینی. (منتهی الارب). ج عضون. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). و از آن جمله است گفتۀ خداوند: الذین جعلوا القرآن عضین. (قرآن 91/15) ، کسانی که قرآن را بهتان و دروغ و افسون گردانیدند. حرف محذوف آن را می توان واو دانست از عضوته یعنی آن را متفرق کردم و جدا کردم، و سببش این است که مشرکان گفتار خود را که در مورد قرآن پراکنده کردند و آن را دروغ و سحر و کهانت و شعر فرض کردند، و نیز می توان محذوف آن را هاء قرار داد و اصل آن را عضهه فرض نمود. (از منتهی الارب). و رجوع به عضین شود، گروه و پاره. (منتهی الارب). پاره از چیزی. (ترجمان القرآن جرجانی) ، درخت خاردار بزرگ و دراز. (از منتهی الارب). یکدانه عضاه. (از اقرب الموارد). عضاهه. رجوع به عضاه شود