جدول جو
جدول جو

معنی عشبه

عشبه
(عَ شَ بَ)
شتر مادۀ کلان سال. (منتهی الارب). ناب. شتر بزرگ سال. (از اقرب الموارد). عشمه. و رجوع به عشمه شود، مرد کوتاه بالا. (منتهی الارب). رجل قصیر. (از اقرب الموارد) ، زن پست قامت زشت روی. (منتهی الارب). زن کوتاه و قصیر با زشتی روی. (از اقرب الموارد) ، پیر پشت دوتا از پیری، و مرد پیر فانی، و گنده پیر. (منتهی الارب). پیرمرد و پیرزن فانی که از بزرگسالی خمیده پشت باشد. (از اقرب الموارد) ، بز پیر و مسن. (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا