جدول جو
جدول جو

معنی عزالدوله

عزالدوله
(عِزْ زُدْ دَ لَ)
بختیاربن معزالدوله ابوالحسین احمد بن بویه دیلمی. از دیالمۀ عراق و اهوازو کرمان (356- 367 ه. ق.). وی پس از مرگ پدر بر متصرفات او دست یافت. شخصی قوی و توانا بود و گویند وی گاوی بزرگ را از دو شاخ میگرفت و آن را بزمین می افکند. عزالدوله با پسرعمش عضدالدوله بر سر برخی سرزمین ها رقابتهائی داشتند که به جنگ آن دو انجامید و در روز چهارشنبه هجدهم شوال سال 367 ه. ق. در میدان جنگ با هم روبرو شدند و عزالدوله که در آن هنگام سی وشش سال داشت به دست سپاهیان پسرعمش کشته شد. (از وفیات الاعیان ج 2 ص 242). و رجوع به طبقات سلاطین اسلام شود
عبدالرشید بن محمود غزنوی، مکنی به ابومنصور. از پادشاهان غزنوی، و شخصی بی جرأت بود و زیر نفوذ یکی از درباریان خود بنام طغرل (طغرل کافرنعمت) قرار داشت. و سرانجام به سال 444 ه. ق. به دست همین طغرل بقتل رسید. (از فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا