معنی عرماض عرماض (خَ) چغرلاوه برآوردن آب. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء). دارای طحلب و خزه گردیدن آب. (از اقرب الموارد). عرمضه. رجوع به عرمضه شود لغت نامه دهخدا