معنی عرق خوردن عرق خوردن (فِ دَ) نوشیدن عرق. (فرهنگ فارسی معین). نوشیدن باده. خوردن می: گه عرق خوردم و گه بنگ زدم تا که تریاکی و الدنگ شدم. ملک الشعراء بهار (از فرهنگ فارسی معین) لغت نامه دهخدا