معنی عرض عرض(خُ) پهن گردیدن. (از منتهی الارب). پهن شدن، ضد دراز گشتن. (از اقرب الموارد). انبساط و گسترش در خلاف جهت طول. (از تعریفات جرجانی). عراضه. رجوع به عراضه شود لغت نامه دهخدا