جدول جو
جدول جو

معنی عرب

عرب
شادمان گردیدن، آماسیدن و ریمناک گردیدن، باقی ماندن نشان زخم بعد به شدن. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (از آنندراج) ، تباه گردیدن. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (تاج المصادر) ، بسیار آب گردیدن چشمه و چاه. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) ، تغییر یافتن و تباه گردیدن، نکس پیدا کردن زخم. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا