جدول جو
جدول جو

معنی عدوی

عدوی(عَ دَ وی ی)
گیاه صیفی که بعد ازگذشتن بهار روید. (از قطرالمحیط). عدویه. (از منتهی الارب) ، درختهای کوچک که شتر خورد. (قطرالمحیط). عدویه. (منتهی الارب) ، گوسفندکوچک چهل روزه. (قطرالمحیط). عدویه. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا