جدول جو
جدول جو

معنی عتو

عتو
(حَ)
بزرگ منشی نمودن و از حد درگذشتن. (اقرب الموارد) (لسان العرب) (منتهی الارب) (آنندراج) ، به غایت پیری رسیدن. (ترجمان علامه) ، سرکشی کردن. (لسان العرب) (منتهی الارب). نافرمانی. (تاج المصادر)
لغت نامه دهخدا