پرستش. بندگی. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، خدمت، طاعت، خضوع و ذلت، التزام به شریعت. یکی خواندن او را به زبان. (اقرب الموارد) ، در اصطلاح عرفا کسی که خدای خود را در مقام عبودیت مشاهده کند. (تعریفات). در مجمعالسلوک است که عبوده عبارت است از پرستش حق برای بزرگ داشت او و بیم و شرم از او و دوستی او و آن برتر از عبودیت و بالاتر از عبادت است چه محل عبادت بدن است و بر پا داشتن فرمان ایزدی است و عبود محلش روح است و رضا به حکم حق باشد و عبوده جایگاهش سر است. (از مجمع السلوک)