استرابادی. جوانی خوش طبع و خوش محاوره و اخلاق حمیده و اخلاق پسندیده داشت. و میگویند که قاضی جرجان خری به رشوت به قاضی عسکر داده تا قاضی گشته و سید عبدالحق جهه او این قطعه گفته است: همی گشت در شهر شخصی ز جرجان که قاضی شود صدر راضی نمیشد بدادش خری رشوه و گشت قاضی اگر خر نمی بود قاضی نمیشد. (مجالس النفائس ص 220 و 47)