معنی عامله عامله (مِ لَ) مؤنث عامل. رجوع به عامل شود. عامله الرمح، سینۀ نیزه که نزدیک سنان باشد. ج، عاملات و عوامل. (منتهی الارب) (تاج العروس) (آنندراج) (المنجد) لغت نامه دهخدا