معنی عالم آشوب
- عالم آشوب (کَ)
- برهم زنندۀ عالم. بمجاز آنکه مردمان را فریفتۀ زیبائی خود سازد. بغایت زیبا. سخت خوش صورت و دلفریب:
پری پیکری بود محبوب من
بدو گفتم ای عالم آشوب من.
سعدی (بوستان).
گر در قیامتت هست این ناز عالم آشوب
خوش آفتی است در پیش هنگامۀ جزا را.
عرفی
