جدول جو
جدول جو

معنی عاشق کش

عاشق کش
(پَ / پِ)
کشندۀ عاشق:
تیر عاشق کش ندانم بر دل حافظ که زد
اینقدر دانم که از شعر ترش خون میچکید.
حافظ.
، آنکه عاشق خود را به محبتی ننوازد و بر وی ستم کند. جفا کننده در حق عاشق:
ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست
منزل آن مه عاشق کش عیار کجاست.
حافظ
لغت نامه دهخدا