جدول جو
جدول جو

معنی عاجزنواز

عاجزنواز
(پَ)
نوازندۀ عاجز. تیمارخوار ناتوان. که ناتوانان را نوازد و دستگیری کند:
زمین بوس شه تازه تر کرد باز
چنین گفت کای شاه عاجزنواز.
نظامی.
تواند که بانوی عاجزنواز
گشاید بما بر در گنج باز.
نظامی.
و رجوع به عاجز شود
لغت نامه دهخدا