معنی ظلاله ظلاله (ظَ لَ) ابر که سایۀ آن را بر زمین بینی، یا ابر که تنهانماید، کالبد، دامت ظلالهالظل بالکسر و ظلّته بالضّم، أی ما یستظل به من شجر أو حجر أو غیر ذلک، پاینده باد آنچه در سایۀ آن زیستن توان، ظله. رجوع به ظل شود لغت نامه دهخدا