جدول جو
جدول جو

معنی طیارات

طیارات
(طَیْ یا)
جمع واژۀ طیّاره. رجوع به طیّاره شود. درآمد دیوانی حاصل از جریمۀ مختلس یا مال بلا و ارث یا مال گمشده و یا مال غائب مفقودالاثر بلاوارث: و طیارات دیوان و توفیرات خزانه الا برخصتی شرعی از وجهی مرضی بخودراه نمیدهد. (المعجم چ طهران ص 11). و آنچه از مملکت پادشاهان قدیم یابد، مال پادشاهی بود. و اما آنچه از رعیت ستاند از چهار قوم باشد: از اهل زراعت و از اهل تجارت و از چهارپای داران و از طیارات. و اما طیارات از چهار گونه بود: اول مالی که او را هیچ میراث خوار نبود. دوم کسی که مال پادشاه خورده باشد با رشوت ستده و از او بسبب آن چیزی بستانند. سوم بلارغو و چیزهای گم شده و تلف. چهارم غائبانه کسی که مرگ و زندگانی ایشان معلوم نباشد و ایشان را وارث نبود. و این هردو چون خداوند مال بازآید عوض مال او با او دهند و این مال مصالح پادشاهی باشد. (نقل از رسالۀ خواجه نصیر، رسالۀ مالیات و خراج) ، جمع واژۀ طیاره در تداول امروز بمعنی هواپیما. رجوع به طیاره شود
لغت نامه دهخدا