معنی طن طن(حُضْ ضی) به بانگ آوردن تشت و جز آن. (منتهی الارب). به بانگ آمدن تشت (لازم است و متعدی). (منتهی الارب) ، آواز کردن مگس و طشت و گوش و جز آن. (منتخب اللغات). گوش بانگ کردن. (زوزنی) لغت نامه دهخدا