معنی طمطم طمطم(طِ طِ) رجل ٌ طمطم، مرد سخن ناسره گوی. خلاف فصیح. رجل طمطمی. (منتهی الارب). مرد غیرفصیح که زبانش درست نباشد. (منتخب اللغات). بسته زبان. ج، طماطم. (مهذب الاسماء) لغت نامه دهخدا