رها کردن زن. تسریح. (منتهی الارب). تطلیق. (تاج المصادر). املاک. یقال: املکت امرها (مجهولاً) ، یعنی طلاق داده شد. (منتهی الارب) : هرکه مراو را طلاق داد بجویدش دوست ندارد هگرز شوی حلاله. ناصرخسرو. و هرگاه که متقی در کار این جهان گذرنده تأملی کند هرآینه مقابح آن را به نظر بصیرت بیند... و به قضا رضا دهد تا غم کم خورد و دنیا را طلاق دهد. (کلیله و دمنه). شب طلاق خواب داده دیده بانان بصیر تا شکرریز عروسان بیابان دیده اند. خاقانی