معنی طفور طفور (حِسْیْ) طفره. (منتهی الارب). برجستن. (منتخب اللغات) (منتهی الارب). بالا برجستن. (منتهی الارب). از نشیب بر بالا برجستن. (زوزنی). وثب. (تاج المصادر) لغت نامه دهخدا