جدول جو
جدول جو

معنی طغیان کردن

طغیان کردن
(خوَشْ / خُشْ دَ)
موج زدن آب. جوشش سیل و دریا و جز آن، نافرمانی کردن:
حرف زهرش گفته ام شکّر لبم را میگزد
درد طغیان میکند گر نام افیون میبرم.
ظهوری (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا