جدول جو
جدول جو

معنی طرف بستن

طرف بستن
(خوَرْ / خُرْ سَشُ دَ)
طرف بربستن. حاصل کردن و فائده و نفع برداشتن، چه طرف بمعنی کلیچۀ کمر است و بستن آن موجب زینت است. (غیاث اللغات) (آنندراج). لکن اکثر بدین معنی به صلۀ ’از’ آید و بعضی محققین و غیره بدین معنی بفتحتین بسته اند. در صحت آن تأمل است. (آنندراج). سود بردن. پهلو یافتن از کسی:
طوطیان خاص را قندی است ژرف
طوطیان عام از این خود بسته طرف.
مولوی.
نبندی زان میان طرفی کمروار
اگر خود را ببینی در میانه.
حافظ.
کس به دور نرگست طرفی نبست از عافیت
به که نفروشند مستوری به مستان شما.
حافظ.
طرف کرم ز کس نبست این دل پرامید من
گرچه سخن همی برد قصۀ من به هر طرف.
حافظ
لغت نامه دهخدا