جدول جو
جدول جو

معنی طرح کردن

طرح کردن
(خوَرْدْ / خُرْدْ رَ تَ)
فکندن. افکندن. دور انداختن: و او مأمون را فرا آن آورد که رایات سیاه و لباس سیاه طرح کرد و رایات و لباس سبز کرد. (کتاب النقض ص 417) ، به زور و تکلف دادن:
در غنای است جهان از کرم او که زکات
عامل از عجز همی طرح کند بر ایتام.
انوری (از آنندراج).
، طرح ریختن. طرح افکندن. بنای چیزی انداختن. (غیاث اللغات) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا