کنایه از رم کردن و رمیدن باشد. (برهان) (غیاث اللغات). خود را کناره کردن. (غیاث اللغات). رشیدی این مصراع را ازمولوی برای معنی رمیدن شاهد آورده است: عمریست در عطای تو من طبل میخورم. صاحب آنندراج پس از ذکر معنی گوید: چون صید از آواز طبل رم میخورد و به این علاقه بمعنی مأخوذ استعمال کرده اند: از بحر یک نظارۀ او طبل میخورد طاووس کبک جلوۀ طوطی خرام ما. سعید اشرف (آنندراج). طبل از هجوم سنگ ملامت نمیخورم چون کبک مست خنده به کهسارکرده ایم. صائب (آنندراج)