ابن ابراهیم بن علی ابوالطیب موسوم به زکی. نیای خاندان زکی در بیهق بوده است. علی بن زید بیهقی آرد: زکی ابوالطیب را ضیعتی بوده است که هرسال از آنجا دو هزار من غله دخل بودی و ده دینار و این زکی ابوالطیب با این قدر دخل و ارتفاع دست جملۀ خواجگان بیهق فروبسته داشتی به کفایت و کیاست و شهامت و عقلاء گفتندی اگر وی را ثروتی بودی آثار بسیار در خراسان از وی حاصل آمدی. و سپس به ذکر اعقاب او میپردازد و گوید: خواجه حسین الداری در حق خواجه زکی ابوالطیب از طریق مطایبه قصیده ای گوید و در آن قصیده یاد کند کوشران ناحیت را. مطلع قصیده این است: لحیۀ طاهر بن ابراهیم لحیه ای هست ازدر تعظیم کس چنان لحیه را بکو آرد؟ بی سپندی و بی غلاف ادیم کوشران با فغان و با شغب اند کاین نه عدل است ای خدای حکیم کان یکی ده تنانه دارد ریش وین یکی را زنخ ز موی چو سیم اول آنک محمد مختار شه ترک است رخ چو ماهی شیم. (از تاریخ بیهق ص 191)