معنی طاقباز طاقباز ستان، طاقواز، - طاقباز خوابیدن یا طاقواز افتادن یا طاقواز خفتن، در تداول عامه ستان خفتن، بر قفا خفتن، بر پشت خوابیدن، استلقاء، چارطاق خوابیدن در تداول عامه، - طاقباز کردن یاگذاشتن در، آن را بالتمام باز گذاشتن لغت نامه دهخدا