رود طاب نهر عظیمی است بفارس مخرج آن از جبال اصفهان نزدیک برج است تا اینکه در نهر مسن میریزد و نهر مسن از حدود اصفهان خارج گشته در ناحیۀ سردن به نزدیکی قریه ای که مسن نام دارد ظاهر میشود و سپس تا در ارجان در زیر پل رکان که بین فارس و خوزستان جای دارد جاری شده پس از مشروب ساختن رستاق ریشهر به نزدیکی نهر تستر به دریا میریزد، (معجم البلدان)، آب طاب از کوههای سمیرم لرستان برمیخیزد و همه وقتی گذار اسب ندهد ... این آب سر حد فارس و خوزستان است و طولش چهل و هفت فرسنگ باشد، (نزههالقلوب ص 224)، همان رود خانه تاب کوه گیلویه است آبش شیرین، گویند از آب دجلۀ بغداد گواراتر است، آب چشمۀ منبی و آب اوسل، در رود خانه فلات ناحیۀ یوسفی کوه گیلویه بهم پیوسته، در دامنۀ قلعۀ دزکوه به رود خانه کلات آمیخته، رود خانه تاب شده از تنگ تکاب ناحیۀ حومه بهبهان میگذرد، در قدیم کنار شهر ارّجان بندی بر این رودخانه بسته اند که دهات حومه بهبهان را آب میداده و اکنون آن بند شکسته است و یکجانب رودخانه دیمی مانده است و دهات جانب دیگر را آب دهد، پس آب چشمۀ قیر، و آب چشمه های تشان حومه بهبهان به این رودخانه آمیخته بعد از چندین فرسخ که از چم نظامی بگذرد، در جایزان رامهرمز چون به رود خانه ارمش آمیزد رود خانه جایزان شود، (فارسنامۀ ناصری)، رود طاب از کوه دل و کوه گیلویه سرچشمه گرفته دارای سه شعبه است که یکی را آب شیرین یا خیرآباد و دیگری را آب شور یا شولستان نامند و سومی که به اسامی مختلفه زهره و فهلیان موسوم است در مشرق زیدان به آن دوملحق گردیده تشکیل رود طاب را میدهد که از هندیان گذشته بخلیج فارس میریزد، (جغرافی طبیعی کیهان صص 79- 78)، آب رود طاب بواسطه سبکی و گوارائی معروف و سلاطین ایران فقط از این آب می آشامیده اند، (جغرافیای کیهان ج 3 ص 13)، و شهر ارّجان بر کنار این رود باشد، نام رودی است میان پارس و خوزستان، (حدود العالم) دهی است ببحرین، (منتهی الارب)