معنی ضخم ضخم (ثَ مَ طَ) کلان و فربه گردیدن. ضخامه. (منتهی الارب). تناور شدن. (تاج المصادر) (زوزنی). سطبر شدن. (منتخب اللغات) لغت نامه دهخدا