ضباح. برآوردن و شنوانیدن اسبان آواز انفاس خود را در دویدن، پویه دویدن اسپان. (منتهی الارب) ، از حال بگردانیدن آتش و آفتاب چیزی را. (تاج المصادر) (زوزنی). گردانیدن آتش و آفتاب گونۀ چیزی را اندک نه بغایت. (منتخب اللغات). پرهودن: ضبحت النار الشی ٔ، اندک برگردانید آتش گونۀ چیزی راو بسوخت. (منتهی الارب) ، بانگ کردن روباه. (تاج المصادر) : ضبح الثعلب، بانگ کرد روباه، ضبحه، خصومت کرد او را. (منتهی الارب)