چگونگی. چونی. مثل. ماجرا: صورت حال و خصم خاقانی مثل مار و باغبان افتاد. خاقانی. صورت حال به نوح بن منصور انها کرد. (ترجمه تاریخ یمینی) و معتمدی بنزدیک انوشیروان فرستاد و از صورت حال بیاگاهانید. (کلیله و دمنه). بسابقۀ معرفتی که میان ما بود، صورت حالش بگفتم. (گلستان). حال سعدی تو ندانی که ترا دردی نیست دردمندان خبر ازصورت حالش دارند. سعدی