جدول جو
جدول جو

معنی صمغ عربی

صمغ عربی
(صَ غِ عَ رَ)
صمغ اعرابی. صمغ درخت طلح است. صاحب اختیارات بدیعی آرد: بهترین صمغهابود و نیکوترین او آن بود که صافی بود و چوب اندک داشته باشد و سپید و شفاف بود و چون در آب نهند زود بگدازد و طبیعت آن معتدل بود و گویند گرم و گویند سردو خشک بود و در وی قبضی بود و جفافی به اعتدال و سرفۀ گرم را نافع بود و آواز صافی کند و قوت بدهد و اسهال صفرائی را نافع بود و مقدار مأخوذ از وی دو مثقال بود و خشونت سینه و حلق و قصبه و شش را نافع بود و حدت ادویه بشکند. اسحاق گوید: مضر است به سفل و مصلح وی کتیرا بود و بدل آن صمغ بادام و حب الاس. گویند مصلح وی شراب صندل و گلاب است. (اختیارات بدیعی)
لغت نامه دهخدا