معنی صف شکستن صف شکستن (خَ جَ کَ / کِ دَ) پراکنده کردن صف. منهزم کردن صفوف دشمنان. درهم شکستن صف: سهل شیری دان که صفها بشکند شیر آنست آنکه خود را بشکند. مولوی. رجوع به صف و صف شکن شود لغت نامه دهخدا