معنی صرد
- صرد (صَ رِ)
- معرب سرد. بسیار سرد.
- یوم صرد، شدیدالبرد. (اقرب الموارد).
، مرد توانا بر سرما. (منتهی الارب) ، سرمازده. (مهذب الاسماء). الضعیف علی البرد. (از اقرب الموارد) ، فرس صرد، اسب پشت ریش، لبن صرد، شیر پریشان و پراکنده شده که بهم نشود. (منتهی الارب)
