مولای منصور. جهشیاری می نویسد: بسال 153 هجری قمری منصور وی را متقلد ضیاع خود کرد و ابوالاسد اعرابی درباره او و مطر مولای دیگر منصور گوید: و سائل عن حماری کیف حالهما سلنی فعندی حقیقهالخبر لا خیر فی صاعد فتطلبه و الخیر یأتیک من یدی مطر و ای خیر یأتیک من رجل لیس لانثی یدعی ولا ذکر لیس له غیر نفسه نسب کأنه آدم ابوالبشر. (الوزراء و الکتاب ص 88)