جدول جو
جدول جو

معنی صاحب کلاهی

صاحب کلاهی
(حِ کُ)
پادشاهی. تاجداری:
جهان را بگیریم و شاهی کنیم
همه ساله صاحب کلاهی کنیم.
نظامی.
به مولایی سپرد آن پادشاهی
دلش سیر آمد از صاحب کلاهی.
نظامی.
گر او را دعوی صاحب کلاهی است
مرا نیز از قصب سربند شاهی است.
نظامی.
جوانی داری و شیری ّ و شاهی
سری ّ و با سری صاحب کلاهی.
نظامی
لغت نامه دهخدا