چگونگی شیر، (یادداشت مؤلف)، مانند شیر (به معنی لبن)، (از ناظم الاطباء)، به رنگ شیر، سپید کمی مایل به زردی، سپید، (یادداشت مؤلف)، - شیری رنگ، سپیدرنگ، (ناظم الاطباء)، ، شیرفروش، آنکه شیر فروختن پیشه دارد، لبان، (یادداشت مؤلف)، شیرخوار، شیرخور، شیرخواره: بچۀ شیری، برۀ شیری، (یادداشت مؤلف)، - خواهر شیری، برادر شیری، هم شیر، هم شیره، که با هم از پستان مادری شیر خورند، خواهر رضاعی، برادر رضاعی، (از یادداشت مؤلف)، - دندان شیری، (اصطلاح پزشکی) دندانهایی که از دوران شیرخوارگی (شش ماهگی) شروع به نمو می کند و بین 2 تا 3 سالگی نمو آنها تکمیل می شود، تعداد آنها معمولاً بیست عدد است، این دندانها از سن 6سالگی به بعد شروع به ریزش می کنند و به جای آنها دندانهای دایمی می روید و معمولاً آخرین دندانهای شیری بین سنین 11 تا 12 سالگی می افتد، دندانهای شیری به سه دستۀ ثنایا و کانین و آسیای شیری تقسیم میشود، دندان موقتی، (از فرهنگ فارسی معین)، ، در دانه های مغزدار چون فندق و بادام، مایع درون آن، مغز آن که هنوز خوب نبسته باشد و مانند آب و شیر باشد و بتدریج بسته و سخت شود، (یادداشت مؤلف)، تازه (نبات)، شاخ نورسته که سخت نازک و ترد است یا آنکه از درون آن به محض شکسته شدن شیر آید، (از یادداشت مؤلف)