جدول جو
جدول جو

معنی شیرور

شیرور
(شیرْ وَ)
شیردار. شیری. شیرده. (یادداشت مؤلف) : چون مردمان بنی سعد بیامدند به مکه زنان شیرور با کودکان و شویان تا کودکان بستانند به دایگی و شیر دهند. (ترجمه طبری بلعمی).
بز شیرور میش بد همچنین
به دوشندگان داده بد پاکدین.
فردوسی
لغت نامه دهخدا