جدول جو
جدول جو

معنی شیخ ابوالمعالی باخرزی

شیخ ابوالمعالی باخرزی
(اَ بُلْ مَ)
شیخ ابوالمعالی، سیف الدین مظهر باخرزی. ملقب به شیخ العالم و در سلک خلفاء شیخ نجم الدین کبری منتظم است. با منکوقاآن معاصر بود و سورقبی بیکی والدۀ منکوقاآن با آنکه متابعت ملت مسیحا علیه السلام میکرد در ایام دولت پسر هزار بالش نقره ببخارا که مسکن شیخ سیف الدین بود فرستاد تا مدرسه ای ساخته مستغلات خریدند و برآن بقعه وقف کردند وتولیت آن مدرسه و موقوفات آنرا بشیخ تفویض فرمود و در نفحات مسطور است که روزی شیخ سیف الدین بسر جنازه درویشی حاضر گشت گفتند شیخنا تلقین فرمائید، در پیش روی میت بایستاد و زبان به ادا این رباعی برگشاد:
گر من گنه جمله جهان کردستم
لطف تو امید است که گیرد دستم
گفتی که بوقت عجز دستت گیرم
عاجزتر از این مخواه کاکنون هستم.
وفات شیخ سیف الدین بعد از فوت منکوقاآن بسه سال فی شهور سنه ثمان و خمسین و ستمائه (658 هجری قمری) بوقوع پیوسته و مرقد منورش در بخارا مشهور است. رجوع به حبیب السیر 2 ص 21 و 22 شود
لغت نامه دهخدا