جدول جو
جدول جو

معنی شهید عمادالدین زنگی

شهید عمادالدین زنگی
(عِ دُدْ دی نِ زَ)
اتابک شهید عمادالدین زنگی، زنگی بن آق سنقر حاسب، ملقب به عمادالدین و مکنی به ابوالجواد. سرسلسلۀ اتابکان موصل و الجزیره و شام. وی از غلامان ترک ملک شاه بود که از سال 478 تا 487 هجری قمری در حلب از جانب تتش نیابت می کرد و در آخر کار بر او قیام کرد و اسیر شد. اما پدر او آق سنقر از جانب سلطان محمود سلجوقی به امارت بغداد منصوب شده بود و چون در روز جمعۀ نهم ذیقعده سال 520 هجری قمری در مسجد جمعۀ موصل به دست یکی از فدائیان ملاحده به قتل رسید، پسرش عمادالدین زنگی در سال 521 به جای وی نشست. او نخستین کس از این طایفه است که لقب ’سلطان’ بر وی اطلاق کردند. او به غایت مهیب خلقه و عظیم الرأس بود و در میدان شجاعت گوی مسابقت از امثال و اقران میربود. و در همین سال به فرمان المسترشد باللّه عباسی و سلطان مغیث الدین محمود سلجوقی، موصل نیز جزء حکومت وی شد. و در سال 523 هجری قمری حماه و حمص را تسخیر کرد و در سال 524 حلب رانیز بگشود. و در سال 534 دیاربکر و کردستان به قلمرو وی افزوده گشت. و در سال 541 هجری قمری به عزم فتح قلعۀ ’جعبر’ شتافت و آن را محاصره کرد و در این محاصره نزدیک به ظفر و پیروزی بود که در شب پنجم ربیع الثانی همین سال سیصد تن از غلامان زنگی اتفاق کردند و او را به قتل رساندند، و از آن تاریخ وی به ’اتابک شهید’ ملقب گشت و ممالک او به دو پسرش سیف الدین غازی ونورالدین محمود رسید. اشتهار عمده عمادالدین زنگی در امر جهاد او در مقابل صلیبی ها است و او در واقع پیشقدم سلطان صلاح الدین به شمار میرفت. (از حبیب السیر چ کتاب خانه خیام ج 2 ص 551) (طبقات سلاطین اسلام استانلی لین پول ص 143) (معجم الانساب زامباور ص 341 و...). و رجوع به ’اتابکان الجزیره و شام’ در همین لغت نامه و اخبارالدوله السلجوقیه چ لاهور ص 108 و 196 شود
لغت نامه دهخدا