معنی شهر به هم زدن شهر به هم زدن (خَ مَ دَ) خراب و پریشان کردن شهر. (آنندراج). فتنه و شورش افکندن در شهر: تا چشم بر هم میزنی افتاده هر سو کشته ای شهری بهم برمیزند هر جنبش مژگان تو. باقر کاشی لغت نامه دهخدا