این ترکیب در شعر زیر از مسعودسعد آمده است به معنی کیش کردن و گفتن ’شه’ یا ’شه شه’: بشاه او مرا دشمن اندرسپرد نکو دید خود را و ابله نبود که او آب و باد مرادر جهان همه ساله جز خاک و جز که نبود موجه شمرد او حدیث مرا به ایزد که هرگز موجه نبود چو شطرنج بازان وغائی نکرد مرا گفت هین شه کن و شه نبود. ؟