جدول جو
جدول جو

معنی شوی

شوی
(شَ وا)
کار سهل و اندک از هر چیز. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، ستور ریزه. (منتهی الارب). مال پست. (از اقرب الموارد) ، اطراف دستها و پایها و سرهای مردم. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب). کرانه ها، یعنی دست و پای. (ترجمان علامۀ جرجانی) ، هر عضو که نه جای قتل باشد. یقال: رماه فأشواه، اذا لم یصب المقتل و یقال: لاتشوی ولکن تقتل، گوسپندان. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، پوست سر. (منتهی الارب). شواه یکی. (ترجمان علامۀ جرجانی)
لغت نامه دهخدا