جدول جو
جدول جو

معنی شوش

شوش(رَ / رِ)
شاخهای درخت انگور و به عربی قضبان. (برهان) (رشیدی). شاخهای درخت انگور. (انجمن آرا) (آنندراج) : قضبان، شوش. (السامی فی الاسامی) ، شاخه. ترکه. شاخ تر باریک. شوشه. شیش. (یادداشت مؤلف) ، شمش. خفچه. شوشه. سوفچه: شوش زر. شوش سیم. (یادداشت مؤلف) :
یکی سبز خفتان به زر بافته
بر او شوشها بر گهر تافته.
فردوسی.
دو خرگه نمد خرد چوبش ز زر
همه بندشان شوشهای گهر.
اسدی.
سپیدیش کافور و زردیش زر
یکی بهره را شوشها زو گوهر.
اسدی
به فارسی جاورس است. (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا