معنی شور نشستن
- شور نشستن (خَ بَ رُ مَ دَ)
- خاموش شدن فتنه:
در جهان از نظر عدل تو بنشیند شور
وز جهان هیبت شمشیر تو بنشاند شر.
فرخی.
- شور فرونشستن، خاموش شدن نایرۀ آشوب. خوابیدن فتنه:
شور جهان به حشمت خواجه فرونشست
در هر دلی نشاط بیفزود و غم بکاست.
فرخی
